با سلام.به وبلاگ خود خوش آمدید.
در صورت نیاز به راهنمایی و پشتیبانی از قسمت مدیریت با ما در ارتباط باشید.
براي پاسخ به اين سؤال ابتدا بايد علت برق گرفتگي را بدانيم .
همانطور كه مي دانيم براي برقراري جريان الكتريكي در يك جسم بايد دو قطب مثبت و منفي يك منبع الكتريكي را به جسم وصل كرد در اين صورت الكترونها از سمت قطب منفي به سمت قطب مثبت حركت كرده و جريان الكتريكي برقرار مي شود.
هنگامي كه قسمتي از بدن يك جاندار به سيم برق برخورد كند و قسمتي ديگر از بدن آن با زمين در تماس باشد الكترونها از طريق بدن به سمت زمين كه بزرگترين گيرنده الكترون است حركت كرده و اصطلاحا جاندار دچار برق گرفتگي مي شود.
و امّا...
بدن پرنده ای که روی سیم نشسته مانند یک شاخه ی مدار است که مقاومت آن نسبت به شاخه ی دیگر( قطعه ی سیم کوتاه بین دو پای پرنده ) فوق العاده زیاد می باشد. به این دلیل شدت جریان برق در این شاخه ( بدن پرنده ) ناچیز است و صدمه ای نمی رساند. اما اگر پرنده ای که روی سیم نشسته است، بال ، دم یا منقارش با آهنی تماس پیدا کند و یا به طور کلی به نحوی با زمین اتصال بیابد ، آن وقت برقی که از راه بدن پرنده به زمین می رود ، آناً پرنده را خواهد کشت. چنین حادثه هایی اغلب اتفاق می افتد.
پرندگان عادت دارند وقتی که روی میله های افقی تیرهای شبکه برق با ولتاژ بالا می نشینند منقار خود را با سیم برق پاک کنند. ازآنجا که این قسمت و پرنده ای که روی آن نشسته است مستقیماً با زمین اتصال دارد ، وقتی پرنده با سیم برق تماس پیدا کند ، حتماً کشته خواهد شد. این گونه حوادث بقدری اتفاق می افتد که زمانی در آلمان برای جلوگیری از تلف شدن پرندگان تدابیر ویژه ای اتخاذ کردند. برای این منظور روی میله های افقی تیرهای شبکه برق با ولتاز زیاد نشیمنگاههایی از جنس عایق نصب می کنند تا پرندگان هم بتوانند روی آن بنشینند و منقارشان را با سیم پاک کنند و هیچ صدمه ای نبینند . درمواردی دیگر جلو نقاط خطرناک را با وسایل مخصوص سدمی کنند تا بدن پرندگان با آن تماس نیابد.
چنانچه پرنده ای یا پرندگانی روی یک سیم لخت بنشیند دچار برق گرفتگی نمی شوند. ولی اگر همین پرندگان با دو سیم لخت تماس حاصل کنند، جریان از بدن آنها به زمین خواهد رفت. پس بلافاصله دچار برق گرفتگی خواهند شد. همچنین اگر دو پرنده هر کدام روی یک سیم لخت (مثبت، منفی) نشسته باشند تا زمانی که با هم تماس نداشته باشند، زنده مي مانند، ولی به محض تماس بالها یا بدنشان با هم، هر دو دچار برق گرفتگی شده و می میرند.
البته انسان هم مي تواند مثل پرنده روی سیم بايستد و هیچ اتفاقی برايش نیفتد!!!!!!؟
اگر انسان دو دست ویا دوپای خود را( بدون اينكه كوچكترين تماسي با زمين داشته باشد) همزمان روی یک سیم معلق در هوا قرار بدهد مانند این است که خودش هم عضو سیم برق است و هیچ اتفاقی برایش پیش نمیایید ولی اگر با هزارم ثانیه مکث داشته باشد دچاربرق گرفتگي مي شود.
دیدن سیاهچالهها غیرممکن است اما اخترشناسان اطمینان دارند که آْنها وجود دارند، و اکنون دانشمندان نیز با دیدن خصوصیات سیاهچالهای برروی زمین،در واقع در اعماق اقیانوس اطلس به وجود آنها مطمئنتر شدهاند.
به گزارش همشهری آنلاین، سیاهچاله شکافی در تاروپود فضا-زمان است که همهچیز را به سوی خود میکشاند، به شکلی که هیچ چیز توان فرار از چنگال آن را ندارد و اکنون دانشمندان نشانههایی از حضور آنها را در جنوبیترین بخشهای اقیانوس اطلس به دست آوردهاند.
به گفته دانشمندان دانشگاههای زوریخ و میامی، برخی از بزرگترین گردابهای اقیانوسی در این منطقه از نظر محاسبات ریاضی با سیاهچالههای فضایی برابر هستند. این به آن معنی است که این گردابها همان کاری را با آب میکنند که سیاهچالهها با نور. گردابهای اقیانوسی به اندازهای توسط چرخههای آب احاطه شدهاند که اگر چیزی درون آنها به دام بیافتد، فروکشیده خواهد شد. تعداد این سیاهچالههای اقیانوسی در بخشهای جنوبی اقیانوس اطلس رو به افزایش گذاشته و این امر میزان انتقال آبهای گرم و شور به سوی شمال را افزایش دادهاست.
دانشمندان براین باورند این گردابهای اقیانوسی میتوانند موجب تلطیف اثر منفی ذوب شدن یخهای قطبی در آبو هوایی شود که رو به گرم شدن گذاشتهاست. اما تاکنون امکان بررسی کمیت این اثر برای دانشمندان به وجود نیامدهبود، زیرا حجم بالای آب در این گردابها حد و مرز آنها را نامشخص ساخته است. اما اکنون دانشمندان دانشگاههای میامی و زوریخ میگویند این معما را حل کردهاند. این دانشمندان با استفاده از مدلهای ریاضی، این گردابها را از میان تصاویر ماهوارهای جدا کردهاند. محققان با ردیابی حاشیههای چرخان این گردابها موفق به جداسازی آنها از حجم آب اقیانوس شدند.
تحقیقات بیشتر موجب شگفتی دانشمندان شد زیرا آنها دریافتند این گردابها خصوصیات مشترک زیادی با سیاهچالههای فضایی دارند،دست کم از نظر ریاضی. برای مثال در فاصله بحرانی پرتو نور دیگر در درون سیاهچاله مسیر مارپیچی را طی نمیکند و تنها خمیده شده و به سوی موقعیت ابتداییاش باز میگردد و مداری دایرهشکل را ایجاد میکند. سطح حائلی که توسط مدارهای بسته نوری ایجاد میشوند در نظریه نسبیت انیشتین به کره فوتونی شهرت دارند.
محققان در اطراف گردابهای اقیانوسی نیز حائلهای مشابهی را ردیابی کردند. در این حائلها ذرات مایع در حلقههایی بسته حرکت میکنند، مشابه با مسیر نور در کره فوتونی. در عین حال هیچ جسم و پدیدهای نمیتواند از نیروی کشش این گرداب جان به در ببرد، حتی آب، درست مانند رفتاری که سیاهچالهها با ماده اطراف خود دارند.
تیمی از ستارهشناسان با همکاری یک دانشمند ایرانی موفق به کشف دورترین کهکشان جهان در فاصله 30 میلیارد سال نوری با زمین شدند. برای اینکه نور این کهکشان به ما برسد 13.1 میلیارد سال در سفر بوده است و به دانشمندان کمک می کند دوره ای که بلافاصله پس از بیگ بنگ شکل گرفت را درک کنند. این کهکشان دور با استفاده از تلسکوپ فضایی هابل کشف شده است و فاصله آن توسط رصدخانه زمینی کک در هاوایی تأیید شده است.
این تصویری است که تلسکوپ فضایی هابل از دور ترین کهکشان جهان ( z8_GND_5296 ) گرفته است. ستاره شناسان معتقدندکه یکی از اولین کهکشانها، پس از بیگ بنگ را مشاهده می کنند.
برای درک مباحث علمی، باید تصویری داشته باشید از اینکه علم چیست و دانشمندان چه می کنند. برخی مردم با لحنی تحقیر آمیز ادعا می کنند که تکامل یا فرگشت « فقط یک نظریه است » است، در گاهی اوقات هم به این بسنده نمی کنند و ادعا می کنند که فقط یک فرضیه می باشد! چنان که گویی عقیده ی موهومی است که می توان براساس سلیقه شخصی آن را پذیرفت یا نادیده گرفت! اما تا آنجا که با اندیشه علمی می توان دریافت، گفتن اینکه عقیده ای فقط یک نظریه است در حقیقت احترام گذاشتن فراوان به آن عقیده است! حال، سوال پیش می آید که نظریه علمی چیست و چطور می توان یک نظریه موفق را از یک فرضیه تشخیص داد؟ در این مقاله سعی شده است به این پرسشها پاسخی مناسب داده شود.
به گزارش بیگ بنگ، نظریه علمی عبارت است از مجموعه ای کوتاه و منسجمی از مفاهیم، دعوی ها، و قوانینی که غالبا به صورت فرمول های ریاضی بیان می شوند و می توان از آنها برای توضیح و پیش بینی دقیق و صحیح پدیده های طبیعی استفاده کرد.
اکنون نظریه فرگشت را ارزیابی می کنیم تا ببینیم که آیا « فقط یک نظریه است یا نه. نخست درباره این نظریه که چارلز داروین سنگ بنای آن را گذاشته و در اثر انتخاب طبیعی شرح داده شده به گزاره هایی نیاز داریم. اصول بنیادین این نظریه بدین قرارند:
- تغییر قابل وراثت در ارگانیسم ها وجود دارد.
- میزان زاد و ولد ارگانیسم ها بیش از اندازه ای است که محیط بتواند امکانات زیستی را برایشان فراهم آورد. اگر تغییری در محیط به وجود آید تغییراتی مثبت یا منفی مرتبط با زاد و ولد صورت می گیرد.
- تغییر ممکن است چندان زیاد شود که گونه های تازه بتوانند پدیده آیند.
نظریه تکامل یا فرگشت در اثر انتخاب طبیعی سرشار از اصطلاحات گمراه کننده است! اصطلاحات « انتخاب طبیعی» ، «سازش» و « بقای شایسته ترین» را چه کسی نشنیده است؟ ما در اینجا مجموعه اصطلاحات مربوط به فرگشت را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد.
در میان تمام انواع ظروف یک بار مصرف شاید بتوانیم از بطریهای آب آشامیدنی به عنوان پرمصرف ترین انواع این ظروف نام ببریم. بطریهایی که در ماههای گرم سال حتی اگر حاوی آب معدنی نباشند، به طور مرتب از آب شهری پُر میشوند و درون یخچال قرار میگیرند تا آب خنک مصرفی خانواده را تامین کنند و در دیگر ایام هم برای نگهداری موادی چون آب لیمو و آب غوره مورد استفاده قرار میگیرند.
معمولا جنس این بطریها از PVC است که مشکلی هم برای سلامت انسان به وجود نمیآورد. اما اگر آب بیش از 6 ماه در این ظروف نگهداری گردد، آلوده میشود. بنابراین خانوادهها باید از استفاده مکرر این ظروف برای نگهداری آب در یخچال خودداری کنند.طبیعتاً وقتی برای نگهداری آب استفاده طولانی مدت از بطریهای یک بار مصرف توصیه نمیشود. ضمنا نگهداری مایعاتی مانند آب لیمو، آب غوره و سرکه که خاصیت اسیدی دارند صحیح نمی باشد.
در استفاده از ظروف یک بار مصرف این نکته را باید به یاد داشت که هنگام استفاده از ظروف رنگی احتیاط بیشتری لازم است چرا که جنس ظروف یک بار مصرف به گونهای است که توانایی نگهداری رنگ را ندارند و هنگام تماس با چای یا غذای داغ، رنگ آنها حل شده و یک لایه از آن وارد غذا یا چای شما میشود که بسیار مخاطرهآمیز است.
همچنین باید از نگهداری غذاهای داغ و چرب در ظروف پلاستیکی اجتناب کنید چرا که بر اثر نفوذ غذاها بهخصوص روغنها، سطوح این ظروف به محیطی مناسب برای رشد انواع میکروبها تبدیل میشود که این خود میتواند موجب آلودگی غذاها گردد لذا تاکید می گردد خانوادههایی که قصد توزیع نذورات دارند برای عرضه مواد غذایی گرم از ظروف فومدار و کاغذی سلولزی استفاده کنند.
روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت،
فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان
این گونه میگفت: میآید، من تنها گوشی هستم که غصههایش
را میشنود و یگانه قلبیام که دردهایش را در خود نگه میدارد
و سر انجام گنجشک روی شاخهای از درخت دنیا نشست.
فرشتگان چشم به لبهایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت
و خدا لب به سخن گشود: "با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست".
گنجشک گفت: لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیهایم بود و سرپناه بی
کسیام. تو همان را هم از من گرفتی. این توفان بی موقع چه بود؟
چه میخواستی از لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟
و سنگینی بغضی راه بر کلامش بست.
سکوتی در عرش طنین انداز شد.
فرشتگان همه سر به زیر انداختند.
خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی.
باد را گفتم تا لانهات را واژگون کند. آنگاه تو از کمین مار پر گشودی.
گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود.
خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور
کردم و تو ندانسته به دشمنیام بر خاستی.
اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت.
های های گریههایش ملکوت خدا را پر کرد......
ابتدا یک ماشین حساب آماده کنید تا با هم پیش رویم.ماشین حساب موبایل هم می شود.
۱.هفت رقم شماره ی تلفن خود را در نظربگیرید.
۲.حالا سه رقم اول آن را وارد ماشین حساب کنید.یعنی اگر تلفن شما ۱۲۳۴۵۶۷ باشد ۱۲۳ را در ماشین حساب وارد کنید.(البته باید بدانید که 0پشت عدد خوانده نمی شود پس برای موبایل 913 را باید وارد کرد)
۳.حالا این سه رقم را در ۸۰ ضرب کنید و حاصل را با ۱ جمع کنید.
۴.عدد به دست آمده را در ۲۵۰ ضرب کنید.
۵.حالا چهار رقم پایانی تلفن خود رابا عدد به دست آمده جمع کنید. یک بار دیگر چهار رقم پایانی شماره ی خود را با آن جمع کنید.
۶.عدد ۲۵۰ را از حاصل به دست آمده کم کنید.
۷.حالا حاصل را تقسیم بر ۲ کنید.
حالا این شماره برای شما آشنا نیست؟
روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه ی دو بدهند. هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود. جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند....
و مسابقه شروع شد.... راستش, کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی بتوانند به نوک برج برسند. شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید:
"اوه,عجب کار مشکلی!!"
"اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند."
یا:
"هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست.برج خیلی بلنده!"
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند... بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر می رفتند... جمعیت هنوز ادامه می داد,"خیلی مشکله!!!هیچ کس موفق نمی شه!" و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف ... ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر....
این یکی نمی خواست منصرف بشه
بالاخره بقیه از ادامه ی بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها کسی بود که به نوک رسید! بقیه ی قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کا ر رو انجام داده؟
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟
و مشخص شد که... برنده ی مسابقه کر بوده!!!
نتیجه ی اخلاقی این داستان و این وبلاگ اینه که:
هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید... چون اون جملات زیبا ترین رویا ها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند--چیز هایی که از ته دلتون آرزوشون رو دارید!
هیشه به قدرت کلمات فکر کنید.
چون هر چیزی که می خونید یا می شنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره پس:
همیشه....
مثبت فکر کنید!
و بالاتر از اون
هیشه باور داشته باشید:
من همراه خدای خودم همه کار می تونم بکنم
.: Weblog Themes By Pichak :.